کد مطلب:312394 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:188

عباس در نگاه تاریخ نگاران و دشمنان او
1- مقاتل الطالبیین می نویسد:

عباس بن علی (ع) مردی زیباروی بود، (و چندان بلند بالا بود كه) به گاه سواری بر اسبی خوش قامت پاهای او به زمین می كشید. به او «ماه بنی هاشم» می گفتند و در روز واقعه، پرچم حسین بن علی (ع) با او بود. [1] .

2- ارباب تراجم و شخصیت نویسان تاریخی، عباس (ع) را از راویان اخبار امام علی (ع) دانسته اند. [2] .



[ صفحه 276]



فضایل عباس (ع) را از زبان دشمنان او بشنوید:

قاسم، فرزند اصبغ بن نباته، می گوید: مردی از قبیله ی بنی ابان را دیدم كه صورتی سیاه داشت. من او را از قبل می شناختم. او جوانی سفید روی و زیبا بود. به او گفتم: چه كرده ای؟ من كه تو را می شناختم. گفت: من جوانی را كه با حسین (ع) بود در كربلا به قتل رساندم. بر پیشانی آن جوان اثر سجده باقی بود و سپس گفت: آن كه كشته شد عباس بن علی (ع) بود [3] .

و نیز بنگرید كه سر كردگان لشكر یزید، یاران حسین (ع) را چگونه می دیدند:

عمرو بن حجاج بر لشكریان فریاد كشید: آیا می دانید با چه كسانی می جنگید؟ یكه سواران، گروهی كه سخت خواهان مرگ اند. هیچ كس از شما به تنهایی به مبارزه آنان برنخیزید. آنان گروهی اندك اند و درنگی كوتاه بیش ندارند. به خدا سوگند با سنگ به آنان حمله كنید... [4] .

اصحاب حسین (ع) چنان شجاعانه تن به لشكر یزید می زدند و با آنان می جنگیدند كه دشمن تصور می كرد آنان برای كشته شدن می جنگند. آرزوی شهادت در سینه ی یاران حسین (ع) از یك سو و رزم بی امان و از خود گذشتگی بی مانند آنان از سوی دیگر، چنین صحنه ای در دیدگان دشمنان ترسیم كرده است.

اكنون از زبان یكی دیگر از یاران عمر بن سعد بشنوید:

كسی به مردی از لشكر عمر بن سعد كه در روز واقعه حضور داشت گفت: وای بر شما، چگونه فرزندان رسول خدا (ص) را كشتید؟ گفت: ژاژ می خایی؛ اگر آنچه را ما شاهد بودیم تو نیز می دیدی، همین كار را می كردی. گروهی بر ما حمله ور بودند كه دستان آن ها به شدت قبضه های شمشیر را گرفته بود. مانند شیران درنده از چپ و راست لشكر را می شكافتند و خویشتن را به مرگ می سپردند. امان نمی پذیرفتند و دل در گرو مال نمی بستند (فریب ثروت نمی خوردند). هیچ باز



[ صفحه 277]



دارنده ای نمی توانست آن ها را از رسیدن به مرگ یا پیروزی باز دارد. اگر لحظه ای كوتاه، از آنان باز می ماندیم، با تمام نیرو به لشكر ما حمله ور می شدند [با این اوصاف] ما چه می توانستیم بكنیم؟ [5] .

گفتار این مرد گرچه توجیهی نابخردانه از كرده ی ننگین آن هاست، ولی از آن جا كه از دیدگاه او، لشكر حسین (ع) ترسیم شده است، گویای نكات ارزنده ای است. از مجموع گفتار او ویژگی های ذیل قابل برداشت است: یاران حسین (ع) دارای شجاعت بی مانند (شیران درنده)، شهادت جو و طالب مرگ، استوار و شكست ناپذیر در مسیر حق بودند، به گونه ای كه نه فریب امان می خوردند نه حیله ی ترغیب به ثروت در آن ها كارگر بود. مصداق بارز این ویژگی و شاید تنها مصداق آن، ماجرای امان نامه ای است كه شمر به دلیل خویشاوندی با عباس (ع) از ابن زیاد برای او گرفت و عباس (ع) آن گونه با كمال شهامت و عزت نفس از آن سرباز زد و اوج بی رغبتی به دنیا و نیز وفاداری به سیدالشهدا (ع) را نشان داد.



[ صفحه 281]




[1] همان، ص 90. از آن جا كه مورخان كمتر درباره ي اشخاص به قضاوت پرداخته اند و بيشتر به نقل حوادث بسنده كرده اند و يا اگر قضاوتي داشته اند، درباره ي علي (ع) و خاندان او ساكت هستند - اگر زبان به شتم نگشوده باشند - درباره ي حضرت عباس (ع) به نكات مهم بيش تري نمي توان دسترس پيدا كرد.

[2] الاصابة، ج 2، ص 508.

[3] مقاتل الطالبيين، ص 78؛ بحارالانوار، ج 45، ص 306؛ عوالم العلوم، ج 17، ص 225.

[4] الكامل، ج 4، ص 67. تعبير «مستميتون» (مساوي طالبان مرگ) از نكته هاي قابل دقت در اين گزارش تاريخي است.

[5] شرح نهج البلاغه، ج 3، ص 263؛ نفس المهموم، ص 302.